برگهای پاییزی خاطرات من |
|||||||||||||||||
دستهایـــم تنهاستــــــ ،و دلــم تنهاتــــر ، در اتاقــی کــه بـــه انــدازه ی غربتـــــــ خالیستـــــ ، ای که از آینـه هـا می آیـی ،مـن هنـوز ،شعـر چشمـان تـو را میخوانـم نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |